قرآن محلى در حیات دارد
آشنائی مختصرباقرآن(به نقل ازمقدمه تفسیرپرتوی ازقرآن – طالقانی)
آنچه در پیرامون آیات و از نظر هدایت قرآن نگارش مییابد عنوان تفسیر (پرده بردارى) ندارد و بحساب مقصود نهایى قرآن نیست، از این رو عنوان و نام «پرتوى از قرآن» را براى آن مناسب تر یافتم.
- پرتو هدایت آن زوایاى روح و فکر و نفسیّات و روابط حدود و حقوق خلق را با یکدیگر و همه را با خالق و اعمال را با نتایج روشن ساخت
- و نفوس را رو بصلاح و اصلاح به پیش برد و استعدادهاى خفته را بیدار کرد و بجنبش آورد.
- و با تعالیم و مقررات این کتاب، افراط در تمایلات معنوى و مادى و کشش و تضاد میان خواستهاى روحى و غرائز جسمى در نفوس حاملین این رسالت و عاملین باین شریعت از میان رفت.
چنان که نور و هوا و غذا براى ادامه حیات و پرورش جسم زنده از ضروریات و لوازم است، براى ادامه حیات معنوى و تکامل در همه جهات حیات، هدایت از لوازم و ضروریات سازمان معنوى آدمى میباشد.
آدمى همین که پا بدنیا گذارد با این سازمان جسمى و موهبت عقل و اختیار فطرى میکوشد که هر چه بیشتر خود را از بىخبرى و جهل نسبت بخود و محیط و جهان برهاند.
.. ولى همه مردم جز افراد انگشت شمار با داشتن عقل و اختیار، محکوم غرائز و محیط مىشوند و پیوسته از میان اندیشههاى محدود و آمیخته از تأثیرات محیط و جنبشهاى غرائز و عقدههاى ناآگاه ، هدفهایى را مىگزینند و چه بسا براى درستى آن مقدماتى بصورت دلیلها و براهین عقلى مىسازند،
... پس ازآن سورههاى کوتاه با بلاغت خاص و معانى فشرده و بیان اصول توحید و راه و روش دعوت و نمایاندن عاقبت آن، و اعلام تحول عمومى جهان، و بقاء انسان و تبدیل و تکمیل نشئهها و ظهور جزاء اعمال و اسرار درونى، پى در پى نازل شد، این آیات با قدرت تکان دهندهاى
...نگرانى شوراى عالى اسلامى را بر آن داشت که براى جمع و تدوین قرآن تصمیم بگیرند، پس از شور و گفتگو باقیماندگان از قارئین و حافظین را گرد آوردند، زید بن ثابت انصارى را سرپرست و چند تن را شاهد و ناظر آنها قرار دادند تا با دقت سورهها و آیاتى که خوانده مىشد یا نوشته بودند فرا گیرند و با هم تطبیق سپس تنظیم نمایند، با چنین دقتى سورهها و آیات قرآن را منظم و مرتب ساختند و آنها را بصورت کتاب مدوّنى در آوردند.
. .. نه تنها آن حضرت با ترتیب و تنظیم شوراى مسلمانان کلمهاى مخالفت نکرد بلکه خود و خاندان و فرزندانش آیات و کلمات قرآن را بهمین ترتیب موجود در نماز و غیر نماز میخواندند و به آن استناد مینمودند. در این مورد این سؤال پیش مىآید که امتیاز قرآن تدوین شده به دست آن حضرت با این قرآن چیست؟
جز این نمیتوان گفت که قرآنى که امیر المؤمنین علیه السلام جمع فرمود و در میان خاندانش باقى گذارد مشتمل مطالبى از معارف الهى و شأن نزول و تأویل و تفسیر و بیان مصادیق و رموزى در پیرامون آیات بوده.
... و بسته شدن خانه تعلیم و تربیت اهل بیت، راه براى روایات و مطالب درهم و برهم اسرائیلى. میان مسلمانان باز شد.
- و نو مسلمانان یهود و علماء آنها که خود را یگانه داناى بتاریخ پیمبران و امم گذشته و رموز خلقت مینمایاندند مرجع مسلمانان در شرح و تفسیر اینگونه مطالب قرآن شدند، ...
... در این غوغاى فلسفه و عرفان و تأویل و تفسیر به رأى، امامان اهل بیت که در مکتب مستقیم وحى و نبوت پرورش یافته بودند برکنار بودند و از تفسیر به رأى اعلام خطر مینمودند،
- مکتب دیگرى که در میان زد و خورد آراء و عقاید باز شد طریقه عرفان و تصوّف و کشف و شهود بود، پیروان این مکتب چون بظواهر لغات و تعبیرات مقید نبودند با ذوق خود راه تأویلات بى دلیل و منطق را پیش گرفتند.
مطالب و تحقیقات مستند و درست مفسرین آن گاه میتواند در فهم قرآن از جهت هدایت مؤثر باشد که خود در پرتو هدایت قرآن قرار گیرد نه آنکه از منظر اینها به قرآن نظر شود.
این کتاب روزى پیشرو و رهبر بود امروز دنبالهرو شده، کتابى که سند دین و حاکم بر همه امور بوده مانند آثار عتیقه و کتاب ورد تنها جنبه تقدیس و تبرّک یافته و از سر حد زندگى و حیات عمومى برکنار شده و در سرحد عالم اموات و تشریفات آمرزش قرار گرفته و آهنگ آن اعلام مرگ است.
دنیاى خود باخته اختراع و صنعت و دنیاى ورشکست شده مسلمان توجه ندارد و باور نمیکند که قرآن محلى در حیات دارد،
شرط اول تابش هدایت قرآن بر عقول، توجه به حجابها و سعى براى برکنار نمودن آنهاست، چنان که آیاتى از قرآن با تعبیرات مختلف باین حجابها اشاره نموده.
... معلومات و دانشهاى غرور انگیز اکتسابى نیز حجابهایى است که از تدبر در آیات و فرا گرفتن هدایت باز میدارد...
آنچه در پیرامون یا متن آیات نگارش یافته از دلدادن به آیات در اوقات فراغت ذهن از امور دنیا و انصراف از آمال و آرزوهاى فریبنده و جزئیات مشغول کننده آن یا در بحثها و مراجعه بتفاسیر به نظر آمده، در جلسههاى بحث تفسیرى (که سالهاست براى طبقه جوان تشکیل مىشود) گاهى که توجه کامل به آیات، و چشم به چشمان پاک و رباینده جوانان دوخته مىشد، از خلال آیات مورد بحث برقهایى میزد، اکنون که پس از سالیان دراز میخواهم آن مطالب را بذهن باز گردانم و روى صفحه کاغذ آورم با تأسف مىنگرم که بسیارى از آنها چون برق جهان و انعکاس لرزان از آئینه ذهن رخ برتافته و شعاعى از آن برکنارهاى ذهن میدرخشد، و بیشتر یادداشتهاى ناقص و پراکندهایست که در گوشههاى ذهن و اوراق ضبط شده که اکنون میخواهم بتوفیق الهام دهنده حقایق بصورت کتاب درآورم.
خواننده عزیز اگر در مطالب این مقدمه و قسمتى از کتاب اشتباه یا لغزشى یافتید تذکر فرمائید و معذورم بدارید، زیرا در مدتى نگارش یافته که از همه جا منقطع بوده و بمدارک دسترسى ندارم، و مانند زندهاى در میان قبر بسر میبرم.
شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر
مردادسال 1342- سیدمحمودطالقانی